۱۷ مطلب با موضوع «دست نوشته» ثبت شده است

حرکت از درون 11


سرنوشت و تقدیر در مجموع توسط خود شما تعیین می گردد. هر لحظه کوتاه از وضعیت اکنون شما نتیجه تفکر قبلی شماست. این فکر که همه چیز از قبل برای شما ترتیب داده شده ، پنداری باطل است. شما می توانید مقدرات خود را رقم بزنید و این کار را بکیند.

مهمترین نفعی که از پروردن عشق نامشروط نصیب تان می شود ، رهایی از نفرت و خشونت است.

شادی ، آزادی و عشق بی قید وشرط جدایی ناپذیر ند؛ این سه از همزیستی با یک دیگر جاری می شوند. شاد بودن یعنی در بند چیزی نبودن و محدودیتی نداشتن. این وضع درعین حال همان احساس آزادی است و ثمره ی محاط شدن در عشق مطلقِ نیروی الهی که کانون هستی شما را تشکیل می دهد.

باید بدانیم که شادی حقیقی در لذایذ جسمانی نیست. این احساس در مغز است که جریان دارد و به شما امکان می دهد که لذت را تجربه کنید. نقش بدن در این مورد مثل همه چیزها، بی طرفانه و خنثی است. این ذهن است که لذت را محقق می سازد، نه برعکس.

۱ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

حرکت از درون 10

      سرشت قدرت خداوند، این شعور نامریی حاضر در همه اشیا که علت جهان مادی و کانون هر دو پهنه ی روحی و فیزیکی است ، به بهترین .جه به عنوان عشق ناب و مطلق و بدون قید و شرط تعریف می شود. این عشق همانند چسبی است که تمام اشیایدمادی را در جای شان نگاه می دارد و مانع از متلاشی شدن آنها به ذرات بی شمار می گردد. این نیروی خدایی منشا روح کلی است که همواره با آن در ارتباط هستیم، چراکه در گستره ی آن نیرو قرار داریم.

     ممکن است شما احساس شایستگی نا محدودی برای جذب شکوفایی و نیک بختی به سوی خود داشته باشید ، ولی اگر در حالتی از عشق بی قید و شرط به سر برید، فقط به قدر توان خود قادر به دخالت در تجلی مقدرات زندگی تان هستید . برای این که با نیروی بی کران عالم گیر، اتحادی ملکوتی داشته باشید باید سرشار از عشق مطلق و نا مشروط شوید. عشق نامشروط به خاطر بسیاری از ما خطور نمی کند، بیش تر به این دلیل که میل داریم آن را به منزله ی مهر و محبت یا احساس در نظر بگیریم.

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

حرکت از درون 9

     در ادامه بحث شماره قبل ، به اینجا رسیدیم که برخی از مسایل باعث ماندن در شرایط فعلی و جلوگیری از حرکت در زندگی مان می شود. دسته ای از این مسایل همین جراحت هایی است که در روح افراد بوجود آمده است. جراحت هایی حاصل از یک اتفاق ناگوار ، یک گناه یا یک سرزنش در مرحله ای از زندگی که پیوسته فرد خود را از آن متضرر می بیند.

     تمابل به پذیرش و گردن نهادن به جراحات ِروحی ، به جای پشت سر گذاشتن آنها ، ما را به دام وضعیت ثابت احساس عدم شایستگی می افکند. در این شرایط فرد ممکن است در بند حوادث رنج آور پیشین گرفتار آید وخواستار جلب توجه و دلسوزی دیگران شود. به نظر می رسد که این جراحات می تواند توقعات بیش از حدی نسبت به سایرین در ما ایجاد کند.

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

حرکت از درون 8

      تا کنون آنچه گفتیم ، به ارتقاء نگاه مان برای زندگی متفاوت در این جهان کمک خواهد کرد امّا برای شرکت در این روند آفرینش زندگی و جذب خواسته های مان باید لیاقت دریافت این موهبت الهی را نیز داشته باشیم و این موضوعی کاملاً اکتسابی است...

     رسیدن به این دید عمیق از زندگی مستلزم به کارگیری نیروی درونی خود برای برقراری ارتباط کامل تری با زندگی و خواسته های تان است. امّا لازمه ی این دریافت ، احساس شایستگی است که فرآیند طبیعی انرژی را به داخل زندگی تان به حرکت در خواهد آمد و بدون وقفه در مسیر رشد زندگی معنوی و روحانی خویش به پیش می روید.

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

حرکت از درون 7

     در این شماره که ادامه ی بحث پیشین است می خواهیم به برخی از موانع و در مسیر آن شروط اینگونه طرز تفکرّر را بیان کنیم. شاید برای برخی این سوال پیش آمده باشد که آیا به این سادگی می توان در مسیر آرزو های خود قرار گرفت و آن ها را به خود جذب کرد؟ و نیز اینکه چه وقت می توان فهمید که به اصول این نگرش پایبند بوده ایم و یا چه وقت می توان فهمید که کار پیش نمی رود ؟

     این شیوه نَفس ومنیّت است که می کوشد به اشیاء وقتی که نمی خواهند به خواست ما عمل کنند فشار وارد سازد. همه ی ما می دانیم که بیرون کشیدن جوانه های گیاهی که در فصل بهار تازه سر از خاک بیرون آورده اند چه قدر احمقانه است.

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

حرکت از درون 6

     اگر بخواهیم ماحصلی از آنچه تا کنون گفته شده را در نتیجه ای بیان کنیم این خواهد بود که اندیشه ی مرکزی در این نیرو ی الهی ، فهم این واقعیت است که شما در وجود خود توانایی جذب هر آنچه که آرزو کنید را دارید. اما لازمه ی این توانایی پذیرش تمام مراحلی است که تا ایجا بیان شد و رعایت شروطی که از این پس بیان می شود.

     ما می توانیم از این نیرو یا انرژی یا هر چه که می خواهید آن را نام بگذارید ، بهره ببریم چراکه خود ، عین آن هستیم. می توانیم از این انرژی جهان شمول برای جذب آن چه که خواستارش هستیم استفاده کنیم، زیرا همان نیرو که در خواسته های ما وجود دارد در خود ما هم هست و بالعکس. این واقعیت ، موضوع ایجاد موازنه و اتحاد می شود و به ما اجازه می دهد که با آن درآمیزیم.

حالا تمام مسئله اینجاست که چگونه می توان اشیاء جهان فیزیکی و مادی را از طریق جهان غیر فیزیکی و روحانی تحت تاثیر قرار داد؟

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

حرکت از درون 5

      در مباحث قبل به یگانگی و در طول هم قرار گرفتن نیروی محرّک جهان برای تمام آنچه جهت رشد و کمال مان است پرداختیم و حال در ادامه مطالب قبل باید بگوییم که این نیرو و افسون در این جهان ، اندوخته ای انحصاری برای استفاده ی هیچ کس ، از جمله شما نیست. این نیرو همیشه و در همه ی زمان ها قابل دسترسی است ولی به کسی تعلق ندارد. این همان نیرویی جهانی است که برای حرکت شما بسوی جلو را فراهم می کند. کاری که شما به عنوان یک نیروی موثر در محیط اطرافتان انجام می دهید ، برقراری ارتباط با نیرویی است فراسوی دوگانگی پهنه ی زمین و در عین حال با آن هم پیوند است ، پیوسته ولی متمایز.

     راه برقراری این ارتباط ، شناخت این نیروست. هر چیزی در روی این گستره ی فیزیکی ، روشنایی و تاریکی را تجربه می کند. اگر روشنایی همیشگی بود ما را از تاریکی تصوری نداشتیم. امّا پدیده یی وجود دارد که هرگز با تاریکی سروکار ندارد. این پدیده منبع همه ی روشنایی یعنی خورشید است. این منبع در فراسوی دوگانگی پهنه ی فیزیکی است. همین منبع انرژی است میل دارید وقتی صلاحیت لازم را پیدا کردید با آن ارتباط برقرار کنید.

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

حرکت از درون 4

     در ادامه مطالب قبل به اینجا می رسیم که اگر ما وجودی در راستای خالقمان داریم و با او در یک طول قرار می گیریم نه در عرض ، قطعاً باید بتوانیم جهان پیرامون مان را هم اینگونه تعریف کنیم و هستی شناسی متناسب با آن را ارائه دهیم. شما اگر تا اینجا پذیرفتید که باید به قلبتان اعتماد کنید و خود را در آغوش نیروی الهی جهان رها سازید ، به ادامه مطلب توجه کنید....

     ما طوری بار آمده ایم که معتقدیم به عنوان افراد بشر جدا از محیط مان هستیم. فکر می کنیم نقش مان این است که بر محیط خود سیطره پیدا کنیم و خودمان را به منزله ی موجوداتی در داخل محیط تعرف کنیم.با چنین منطقی ، بر احساس ارتباط و اتصالمان با محیط ، خدشه وارد می سازیم. یعنی بخاطر این احساس جدایی ، ما فاقد نیروی لازم برای جذب آنچه که از محیط مان می خواهیم ، هستیم که در نتیجه ، آن گاه به درک مقام شهود نایل می شویم، آن را به شانس و تصادف نسبت می دهیم. درحالی که رسیدن به این مقام ناشی از عملکرد الهی ماست.

     در این بخش می خواهیم به این مقوله بپردازم که وقتی ما در خدایمان حل شویم ، نگاهمان به پیرامون و محیط چه تغییری می کند؟آغاز این نگاه ، با این تفکر همراه است که هستی ما از محیط مان مطلقاً جدا نیست. شما در این تفکر ، باید خود را به عنوان هسته ی مرکزی محیط و نقطه انرژی اصلی بدانید و این تفکر قرار است بین شما و محیط تان یک همبستگی و به نوعی یگانگی را به تصویر بکشد. بگذارید بیشتر توضیح دهم.

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

حرکت از درون 3

     در ادامه بحث قبلی باید بگویم که تمام تلاش متن گذشته در این بوده تا شما را در وحدت با نیروی الهی جان قرار دهد تا به ثمرات آن که در ادامه به آن می پردازیم برسید. شرط اصلی این مسیر ، اعتماد و تسلیم بودن در برای رها شدن در نیروی روحانی درون مان و اتصال آن با حقیقت جهان است. یعنی برای اولین بار هم که شده ، روح که ماحصل شهود هست را از طریق شهود به بررسی بگذاریم نه مانند عادت همیشگیمان از طریق عقلانیت....

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

حرکت از درون 2


     در شماره قبلی توضیحاتی درباره بعد غیرمادی مان برایتان نوشتم و اینکه باید این بعد را بیشتر بشناسیم. علّت آن هم این است که ، عروج انسان به مقام والای خود ، از طریق همین بعد غیر مادی امکان پذیر است و این همان نکته ایست که باید روی آن سرمایه گذاری کنیم.
    
حال در این شماره می خواهم ، از اینکه چگونه باید به این بخش از وجودمان وارد شویم برایتان بنویسم. همچنان از کتاب "نه اصل معنوی" از وین دایر کمک می گیرم والبته بیشتر مطالب برداشت های شخصی ام از یا کتاب است.
    
برای ورود به این بخش از وجود مان باید بدانیم که دست یابی به آن یک فرایند کاملاً اکتسابی است و باید با یادگیری و تمرین به آن دست یافت. اولین قدم برای یاد گیری ، اعتماد کردن به این ویژگی است. یعنی اعتماد به این بعد غیرمادی. شاید در آغاز ، اعتماد کردن به این شیوه بسیار سخت باشد. چراکه ذهن انسان عموماً از طریق تفسیر و تحلیل داده های حسّی روی مسایل کار می کند. یعنی تمام کوشش فرد در این است که برای پردازش اطلاعات دریافتی خود ، از شواهد ، منطق و دلایل نظری استفاده کند. در مقابل ، برای ورود در این بخش باید ابزار تحلیلی دیگری را فرد بپذیرد و به آن اعتماد کند و آن هم شهود است که جایگاه آن در قلب انسان است(همانطور که جایگاه منطق ، عقل است).

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی