در این شماره که ادامه ی بحث پیشین است می خواهیم به برخی از موانع و در مسیر آن شروط اینگونه طرز تفکرّر را بیان کنیم. شاید برای برخی این سوال پیش آمده باشد که آیا به این سادگی می توان در مسیر آرزو های خود قرار گرفت و آن ها را به خود جذب کرد؟ و نیز اینکه چه وقت می توان فهمید که به اصول این نگرش پایبند بوده ایم و یا چه وقت می توان فهمید که کار پیش نمی رود ؟
این شیوه نَفس ومنیّت است که می کوشد به اشیاء وقتی که نمی خواهند به خواست ما عمل کنند فشار وارد سازد. همه ی ما می دانیم که بیرون کشیدن جوانه های گیاهی که در فصل بهار تازه سر از خاک بیرون آورده اند چه قدر احمقانه است.
اگر تصویر ذهنی شما در مدت زمانی که مشخص کرده اید متجلی نشد ، آرام بگیرید و به ضمیر تان رجوع کنید که تصویر هنوز در آنجا و در حوزه ی روحی است. زمان پدیده یی قابل تشخیص برای شعور همه ی مخلوقات نیست. جنبه ی دیگری که توضیح می دهد چرا تصاویر ذهنی شما در جهان مادی ظاهر نمی شوند، عمل تکرار است که به وسیله ی آن احتمالاً به طور مرتب در هر تکرار تصورات خود را تغییر می دهید. نیرویی که با آن کار می کنید بسیار احساس است و نیاز به تصویربرداری ذهنی ویژه و سازگار دارد.
خردِ خلاق به هیچ وجه وابسته به مردم یا اشیای ویژه نیست.گذشته یی ندارد و آینده یی نمی شناسد. جاودانه در زمان حال قرار دارد و بسیار مهم است که بدانیم مرکوبش را خودش به کمک اعمالی که انجام می دهد خلق می کند. اگر بخواهید حرکت او را به دلخواه خود تنظیم نمایید و اصرار ورزید که از طریق کانال مشخصی عمل کند ، به نیازمندی های تان اعتنا نخواهد کرد.
اگر بدون اراده یی قوی هستید، که در غلبه بر هر پندار مخالف استوار باشد،یا فاقد صداقت در پیوند آسمانی خود با خداوند هستید، تجسّد تصورات ذهنی را غیر ممکن خواهید یافت. قبلا درباره اختماد و توکل صحبت کردیم. اگر احساس می کنید به تقویت آنها در خود احتیاج دارید ، این بخش ها را مرور نمایید. اعتماد شما به نیروی جهانی الهی مطلقاً ضروری است. همه ی این توصیه ها به طور بسیار موثری در رفتار های خصوصی عمل کرده است.
بگذارید یک نکته مهم و اساسی در این مسیر بیان شود. ارتباط آگاهانه با نیروی خلاق متعالی و بی پایان ، موضوعی بسیار خصوصی و محرمانه است. بسیاری از بزرگان مراحل سیروسلوک راز و رمز کارشان را حفظ می کنند و علاوه بر این ، تعریف از توانایی های خود و قدرت انطباق و تقارن با طالع خوب را تخطی از اعتماد مقدس خودش می دانند.
وقتی ما از دست یابی خود به نیروی حقیقی جهان با دیگران صحبت می کنیم ، این نیرو در ما ضعیف شده است.به طور کلی علت افشای این فعالیت ها این است که غرور ما وارد تصورات مان گردیده است. این نوع اقدامات به طور قابل توجهی نیروی جاذبه ما را پراکنده می کند.
وقتی ما نیروی خود را درگیر جذب چیزی می کنیم، توجه ما نیز معطوف به واکنش کسانی می گردد که به آنها اعتماد کرده ایم. این بار انرژی به همان طریقی که مشکلات مان را با دیگران در میان می گذاریم، در جهت واکنش های آنها پخش و پراکنده می شود. از خلوت خود، با توجه به این که نیروی انحصاری برای جذب خواسته های تان است و احتمالاً از نظر دیگران پوشیده است ، محافظت کنید. لحظه یی که درباره ی آن با کسی که امروز زنده است گفت و گو کنید، لحظه ی کاهش آن است.
خوب است معتقد باشیم که نیروی حیاتی همان نیروی الهی است. این نیرو ذاتاً نامریی والکتریکی است و همیشه جاری و همواره جذب چیزی می شود که دوشاخه اش به منبع نیرو وصل است. مشخصه ی دوم نیروی زندگی این است که همیشه در حال گسترش و از نظر ذخیره نامحدود است. این نیرو همواره در حرکت است ، همیشه در حال توسعه و نامحدود است. شما جنبه یی از این نیرو و بنابراین در جریان نامحدود آن نیز هستید.
این سرشت شماست که باید جذاب ، گسترده و نامحدود باشد. این نیرو در شما و در عین حال خارج از شماست . خود شما آن نیرو هستید. با شناخت سرشت این نیرو و مشاهده ی خود به مثابه نشانه ی الهی آن و با درون گرایی و رفتن به سوی نیرویی که اجازه ی تصویربرداری از آرزوی تان را به شما می دهد و سپس با ضربه زدن به آن با شناختی مخصوص به خود ، عاشقانه و شادمانه در راهی قرار می گیرید که این نیروی حیاتی را به شیوه هایی به کار می برید که قبلاً برایتان ، با توجه به نگاه مشروط و مقیدی که به خود داشتید، قابل دسترسی نبود.
چند تذکر برای به کارگیری این اصول:
1.سعی کنید فرصتی را از روز به صحبت با درون و روح تان بپردازید. به یادآورید که این روح است که به هر چیز و همه چیز از جمله خود شماست، زندگی می بخشد.روح است که علت وجودی شماست. بنابراین ، با روح زندگیتان یکی شوید. به زودی متوجه خواهید شد که شرایط زندگی تان به وسیله ی خود شما رقم زده شده است ، گرچه خودتان از جمع آوری آنها آگاه نبوده اید.
2.در جهان طبیعی ، زندگی ، عشق و زیبایی به عیان در جریان تولید مجدد هستند. شما نیز بخشی از طبیعتید.شاید بتوانید از این آگاهی چنان بهره بگیرید که رابطه ی علت و معلولی را در حکم قانون بدانید، نه قانون. قانون ذهن خلاق ، ماورای جهان محدودیت ها و اندازه هاست.
منبع تصورات شما منبع الهی است . این جاست که شما با حرکت جاودانی ، با این منبع نور همیشه زنده، تماس پیدا می کنید. درون این مکان بمانید ، آن وقت ارتباط آگاهانه با شعور خلاق عالم را خواهید شناخت.
3.تصور شما جهت جریان انرژی را تعیین می نماید و ماهیتش را در شکل مادی به آن ارزانی می دارد. شما با تصور خود چیزی را مجبور نمی کنید. تلاش سخت در کارِ شهود زیان بخش است زیرا این کار زمینه ساز فکر استفاده از قدرتی غلبه گر است(که در شماره های قبلی به این تفکر پرداختیم.).بجای آن دانش فعالی را در نظر مجسم سازید که به شما اجازه می دهد به داخل جهان متشکل قدم گذارید. این دانایی خلاق ، نیرویی است عاشق ، جاری ، مهربان و آرام که منبع خلاقیت است. هر تلاش توأم با مطالبه یا سخت کوشی برای ایجاد تغییر ، آن جریان را از حرکت باز می دارد.
4.به هیچ وجه روح را محدود نسازید. اگر هر نوع اختلاف یا اصطکاک را تجربه کنید، متوجه خواهید شد که این بیش تر گویای خطای فکر و تجسم ذهنی شماست تا نادرست بودن شیوه ی کار نیروی خلاق. شما قادر به خلق نیروی آفرینش نیستید، بلکه فقط می توانید آن را پخش نمایید.
5.چیزی که در صدد جذب آن هستید ، موضوعی محرمانه میان شما و خداوند است. بحث درباره آن با دیگران ، انرژی را در جهت غرور و منیّت و عقاید دیگران منحرف می سازد.در ظاهر اسرارآمیز و ساکت جلوه کنید ، در حالی که باطناً به توانایی خود در برقراری ارتباط آگاهانه با نیرویی که منبع وجود است ایمان دارید. مستقل از نظریه های خوب دیگران ، برای جذب هر آنچه پیش تر فکر می کردید جایش در زندگی شما خالی است، استواری و توانایی خود را حفظ کنید.
6.در انرژی خلاقِ کل ، گذشته ای وجود ندارد. تنها زمان حال جمعی مطرح است. حالا متوجه می شوید که چه گونه خود شما در گذشته مسبب بروز کم و کاستی ها در زندگی تان بوده اید. هیچ چیز در خارج از شما نیست. می توانید هر چه را که می دانید هم اکنون در خود آگاهی تان موجود است و باید از طریق افکار جدیدتان عینیت یابد ، جذب نمایید. مسؤولیت را بپذیرید و مطمئن باشید، خواهید دید که قدرت جاذبه ی شما تقریباً بلافاصله به کار می افتد.
7.افکاری که در زندگی به آن متکی هستید مشخص می کند که مالک چه چیز ها می شوید و یا نمی شوید.آن چه را که درباره اش می اندیشید، همان است که تملک خواهید کرد. با نیرویی که قبل از هر چیز اجازه می دهد که صاحب اندیشه یی باشید، مأنوس گردید و از آن بخواهید که شما را در انتخاب روش های نویتن تجسم ذهنی کمک و راهنمایی کند.هر وقت که دارید خود را میان افکار یا شِکوه گری ها گیر می اندازید، همان وقت می توانید مبتکر تصورات تازه یی شوید.
8.فعالیت را چنان آغاز کنید که گویی آن چه را که گویی آن چه را تمایل به جذب آن دارید، هم اکنون در زندگی شما وجود دارد.دنیا برای شروع فعالیت های تازه ، کم ترین مقدار راهنمایی و کمک را به شما می دهد. پی گیری و ادامه ی کار در راستای تصویر ذهنی شماست که به جریان شتاب می بخشد. با آگاهی بر این امر که چیزی را که خواستار جذبش هستید، هم اینک نیرویی است که شما در آن قرار دارید، شهامت بیش تری در عمل پیدا کنید. برای خود متاعی دل خواه خریداری نمایید و چیزی هم به کسی که به چندان خوشبخت نیست هدیه کنید.
تا اینجا به این رسیدیم که یک شعور و یک قدرت وجود دارد که خلاق و مسوول است. این شعور به اظهار نظر و اشاراتی که از جانب ما می شود پاسخ می دهد. شما جزیی از این شعور هستید که در هر ذهن عقلانی مفردی بزرگ تر است. ذهن عقلانی منفرد که شما هستید جزیی از اجزای آن شعورید. از این نیروی بی کران در همه ی اشیا و در همه ی فضا وجود دارد و از نیروی روحی یا بی شکل که در جهان نامریی است به دنیای اشکال و حد ومرزها ، تجلی می یابد.
وقتی فارغ از هر شک و تردید ، به این حقیقت وقوف پیدا کردیم و آن را در زندگی مان به کار بردیم، خواهیم دید که آرزو های قلبی ما به واقعیت بیرونی منتقل می شود. در ادامه و شماره های بعدی به این مطلب می پردازیم که احساس ما بطور مطلق در خور نیل به این مواهب است.
