تا کنون آنچه گفتیم ، به ارتقاء نگاه مان برای زندگی متفاوت در این جهان کمک خواهد کرد امّا برای شرکت در این روند آفرینش زندگی و جذب خواسته های مان باید لیاقت دریافت این موهبت الهی را نیز داشته باشیم و این موضوعی کاملاً اکتسابی است...

     رسیدن به این دید عمیق از زندگی مستلزم به کارگیری نیروی درونی خود برای برقراری ارتباط کامل تری با زندگی و خواسته های تان است. امّا لازمه ی این دریافت ، احساس شایستگی است که فرآیند طبیعی انرژی را به داخل زندگی تان به حرکت در خواهد آمد و بدون وقفه در مسیر رشد زندگی معنوی و روحانی خویش به پیش می روید.

     شما دارای توانایی های بسیارید. چنانچه افکار شما به هر دلیلی بر پایه ی تصوراتی مبنی بر عدم شایستگی قرار داشته باشد ، در این صورت چیزی را که مشاهده خواهید کرد ، همان افکار منفی است که به جهان ارایه داده اید. برخی می گویند ، رشد های مادی و فراوانی های جهان مادی که بخش های مهمی از آرزو ها هستند با معنویت و جهان روحانی ناسازگار است و بنابراین نمی توان این دو را با هم جمع کرد. عموماً این این افکار زایده ی اندیشه هایی است که تصور و آرزوی چیز های مادی را نادرست و ناشی از خود خواهی می دانند. در حالی که این مادیات ظرف انرژی های روحانی اند و جهان روحانی با این مادیات ، نمایش پیدا می کند.

     این وفور و کثرت در مادیات و نیاز های این جهانی از همان نیرویی جاری می شود که جوهره ی اساسی ما نیز از آن نشأت می گیرد. بنابراین خالق و نیروی محرک شما و این جهان یکی است و شما و این جهان هم با یک هدف و در یک مسیر باهم در تعاملید نه تقابل.در این باره هیچ اشتباهی روا نیست.

     شکل مادی عبارت است از نحوه ای که روح خودش را به ما در حالی که خود نیز در شکل مادی هستیم می شناساند.همه آن چه که در پیرامون خود می بینید بخشی از مکاشفه مادی روح است. بر این اساس ماده ، ابزار لازمی است که از طریق آن روح خودش را روی سیاره ی هستی بخش ، مشخص و نمایان می سازد.

     این احساس که آرزو کردن و تجلی مادی ، غیر معنوی و ناشی از خودخواهی است، در واقع حاصل افکاری است که جهان روحی و مادی را به دو قطب مخالف تقسیم می کند. وقتی بپذیریم که روح با ماده سازگاری ندارد ، حضور روح را در ماده به منزله ی سرچشمه و نیروی توانبخش آن انکار کرده ایم. هم چنین منکر توانایی خودمان به مثابه موجوداتی روحانی شده ایم.

     خیلی بهتر است که خود را شایسته و مستحق داشتن هر آن چه که در زندگی تان رخ می نماید بدانید و بخواهید در این همخوانی و همراهی خلقت به منزله ی مخلوق شرکت کنید.همانگونه که همه ی  ما یک کلِ هم آهنگ شامل روح و ماده ایم، عالم هستی نیز به همان گونه هست.

     برای ایجاد تسهیل در نیل به شایستگی واستحقاق داشتن فراوانی نعمات ، بسیار مفید است چیزی را که مایل به تغییر آن هستید مورد آزمایش و بررسی قرار دهید تا بذر شناخت حاصل از آن را در سطح سلولی هستی تان کشف نمایید.

     احساس شایستگی در برخورداری از نعمات و رسیدن به آرزوها، بخش قابل رویت زندگی درونی شماست. برای رفع نشانه خودخواهی مادی احتمالاً باید به تنظیک مجدد قوه ی ادارک خویش بپردازید. شما با تغییر در ذهنیت خودتان درباره ی شایستگی دریافت این مواهب ، راه را بر موفقیت های مادی و غیر مادی در زندگی خود خواهید گشود.

در این جا به برخی از اداکاتی می پردازیم که اهتمام بر آنها ، احساس شایستگی این مواهب را در فرد رشد و توسعه می دهد:

1.       ادراک"مناعت من از خودم نشأت می گیرد" این ادراک ، شرح درونی گوینده آن است. بیشترین موانع و محدودیت ها در زندگی را افکار افراد ایجاد می کند. کودکان را در نظر بگیرید ، اغلب ذکاوت فوق العاده ای از خود بروز می دهند. این تا زمانی است که هنوز تحت اندیشه های محدود کننده ی اطراف خود قرار نگرفته اند. از این جهت است که در بسیاری از موارد ، تحت تاثیر افکار زیان بخش دیگران است که ما احساس فاقد شایستگی می کنیم.

در این میان لازم است بدانید شما بخشی از نور هستید که هر انسانی را منوّر می سازد. شما گواه و دلیل  بر  وجود خداوند هستید و در اجزای وجود فردی خود ، خدا را در خویش دارید. هر زمان که احساس بی لیاقتی در تجلی بخشیدن به خواسته هایتان به شما دست می دهد ، به خاطر بیاورید که هیچ مس بی لیاقت نیست و آن انرژی الهی که در وجود شما جاری است در وجود همه ی بندگان خدا جریان دارد و همه لایقند. این واقعیت در شما نیز صادق است. آرزو هایتان ابزاری است که به شما کمک می کند رشد نمایید و کاملیت جهان هستی را تجربه کنید.

2.       ادراک"خودم را همین طور که هستم بی هیچ گله و شکایتی قبول دارم" این همان قدرت خودشناسی است. خود قبولی چیزی است که باید بدون قید و شرط در ضمیرمان شناخته شود. این خود قبولی موجب رد خود بیزاری است. یعنی رفتاری که می خواهد موثر بودن خود را از بین ببرد و آن را ناکارآمد نشان دهد. با خود قبولی ، اولین گام مهم برای ایستادگی در مقابل افکار مزاحمی چون تو لایق نیستی را بر می دارید. وقتی شما نواقص خود را در کنار شایستگی هایتان پذیرفتید ، صادقانه به حرکت به سوی تعالی میل می یابید ، چون با این پذیرش ، خود را لایق رشد و اکتساب خوبی ها و مواهب بیشتر و نیز کاهش نواقص د خود می دانید.

خودپسندی چیزی جز دگرگونی در خودآگاهی نیست. فقط مستلزم یک تغییر ذهنی است. با این تغییر شما از انکار خود و اثرتان عبور خواهید کرد و با پذیرش خود وارد عرصه عمل به جلو می شوید. در غیر این صورت ، خود انکاری بر اتحاد شما با نیروی الهی خدشه وارد می کند. تنها راه مقابل با آن احساس درونی مثبت شما به اینکه می توانید جلو این افکار بایستید.

3.       ادراک" من مسئوولیت کامل زندگی ام و چگونگی آن را بر عهده می گیرم" این نگاه باعث دفع میل های قوی جهان برای زیر سلطه ی غرور و منیت واقع شدن است. نیز دفع نگاهی که گناه کمبود و کم و کسری های زندگی مان را به گردن دیگران یا هستی می اندازد، است. اگر کسی دیگری را مسئوول کمبودهای شناخته شده شما باشد و او را برای این آشفتگی مقصر بدانید، در این صورت می خواهید بگویید برای نیل به خواسته هایتان نیازمند اجازه ی دیگران هستید و این نوعی سلب مسئوولیت است که توان شما را برای ارتقاء به سطوح بالاتر از آگاهی را از بین می برد. مقصر شناختن دیگران ، قدرت را به آن ها واگذار می کند در حالی که همه می دانیم که مسئوول اصلی زندگی هر شخص ، خود اوست.

اشتیاق به قبول مسئولیت بدون شکایت ، شما را در جریان طبیعی نیروی الهی قرار می دهد و شما را از جنگیدن با دیگران و جهان باز می دارد و در مقابل شما را به همراهی با آن ها وا سوق می دهد.

4.       ادراک"دلم نمی خواهد زندگی ام به گناه آلوده شود"این ادارک بسیار مهم است برای اینکه فرق بین پشیمانی و تأسف واقعی و آموختن از گذشته را در مقابل باقی ماندن در سرزنش یا گنا را درک کنید. اتفاق پیرامون مان نشان می هد ما در مسیر کامل شدن هستیم و لازمه آن ، دریافت تجربه های عمیق از اشتباهات مان است.

هنگامی که احساس گناه وجودتان را فرا می گیرد، انرژی شما لبریز از اضطراب و خود سرزنشی می شود. احساس گناهِ پایدار و کدام ، شما را از ادامه ی مسیر مثبت جذب در جهان باز می دارد و به سبب آنکه افکار و انرژی های منفی از خود ساطع می کنید ، بر مشکلات تان می افزاید و همه آن ها در جهان مادی با اتفاقات تلخ تر همراه می شود.

گناه زمانی است که شما به احساس بی حرکتی و افسردگی تان ادامه دهید ، چنین احساساتی شما را از ادامه ی یک زندگی موثر در زمان حال باز می دارد. شما با تنها با حرکت تان می توانید هم گناهان و اشتباهات خود را جبران کنید و هم از تجربه آن ها برای بهتر شدن زندگی یتان بهره جویید.

وقتی به این رنج و اندوه درونی تان پایان دهید و خود را در پناه خداوند ببینید ، احساس لیاقت و شایستگی دریافت بخشش و کرامت را خواهید داشت وگرنه این احساسات به نا امیدی منجر می شود و این بزرگترن گناه است.

5.       ادراک " من به اهمیت وجود هم آهنگی میان افکار ، احساسات ، و رفتارم وقوف کامل دارم" تا زمانی که در حالت متناقض و عدم هم خوانی با هر یک از این سه عنصر تفکر ، احساس یا رفتار باقی هستید ،  مانع افزایش آگاهی و تقویت توان آشکارسازی آرزوهای قلبی خود می شوید.

تفکر در باره چیزی که به آن عشق می ورزید و احساس مثبتی به آن دارید با رفتاری که موجب مخالفت یا تعلیق آن تفکر و احساس می شود ، زمینه به هم ریختگی ، رکود و گوشه نشینی را فراهم می آورد. زمانی شما می توانید به خواسته های خود و آرمانهای زندگی یتان لباس عمل به پوشانید که تفکر و احساس شما با عملتان در یک هماهنگی کامل باشد.

داشتن نیّاتی در باره نحوه ی اداره زندگی و تعیین این نیّات به عنوان شیوه ی اصلی گذران خود و سپس احساس گناه  ، ترس ، نگرانی یا هر خصوصیت دیگری که انتظارش را نداشته اید منجر به رفتارهای اعتیاد آورد خودشکنانه و دغل کارانه می گردد.

برای هم سازی بین افکار و رفتار تان باید صداقت داشته باشید.از طریق ابزار صداقت یا خود درباره آن چه باور دارید و سپس عمل به اصول ، بدون اعتنا به این که دیگران چه می کنند یا چه می گویند ، آرامشی درونی در خود ایجاد می کنید که به شما یک حس شایستگی بسیار قوی می بخشد.آرامش ، احساس شایستگی داشتن ِبهترین نعمت های خداوند را به شما می بخشد.

در شماره بعد و در ادامه این مطلب ، به افکاری می پردازیم که مصرّانه شما را به رکود و ماندن در شرایط فعلیتان فرا می خواند و از حرکت و شوق به رسیدن ، شما را باز می دارد.

ادامه دارد....