۱۳ مطلب با موضوع «ماندگار» ثبت شده است

تا ابد سر نکشم و سر پیمان نروم...


و چه معنایی زیباتر از این شعر حافظ می توان برای آن آورد که می گوید:


هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود

هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود

از دماغ من سرگشته خیال دهنت

به جفای فلک و غصه دوران نرود

در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند

تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود

هر چه جز بار غمت بر دل مسکین من است

برود از دل من وز دل من آن نرود

آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت

که اگر سر برود از دل و از جان نرود

گر رود از پی خوبان دل من معذور است

درد دارد چه کند کز پی درمان نرود

هر که خواهد که چو حافظ نشود سرگردان

دل به خوبان ندهد وز پی ایشان نرود

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

غربت تفکّر ها

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش

باز جـــــوید روزگـــــــــار وصل خویش

     انسان گاهی مواقع که خیالپردازی هایش زیاد می شود و جهان ماورایی خود را تصوّر می کند ، تازه متوجّه می شود از اطرافیانش چقدر دور است.به حدّی که دیگران و حرف هایشان را نمی فهمد یا شاید نمی خواهد که بفهمد چون می داند این واقعیتی است که حقیقت ندارد.

     این که گاهی احساس غربت می کند ، حتی در شلوغ ترین جمع ها ، شاید نشأت گرفته از این نگاه است و به موجب آن روحیه ای است که خود را از این جهان فراتر می بیند و دنیا با همه تعلقات اش پیش نظر ایشان کوچک و هر لحظه تشنه تر از قبل برای رسیدن به اصل وجودی خود می شود. این گونه افراد را هیچ چیز سیراب نمی کند حتی لذّت بخش ترین کار ها.

     همه جا خوانده ایم ، راز موفقیت انسان های بزرگ ، گذشت از هر آنچه موجب پایبندی بیش از حد به روزمرگی و دنیاست. عموماً این رفتار را جرأت ریسک پذیری در زندگی می دانند امّا به نظر می آید این انسان ها خیلی بزرگ تر از این حرف ها شده اند که حتی این زمین را شایسته دست و پا گیری و آسیب زدن نمی دانند چه برسد به تلاش برای عبور از آن.

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

خدای ما ...

     گاهی در برخورد با مراجعان مان می شنویم که : این اتفاق خواست خدا بوده یا اینکه خدا کرده یا قسمت این بوده و ... . با تأمّلی به این موضوع می شود به فهمی اینگونه رسید که اگر این افراد خدا را قبول نداشتند ، آیا باز هم معتقد بودند مقصر کسی دیگر است یا باز هم در تلاش بودند مقصری بیابند؟

     این که ما خداوند را دهنده یا گیرنده بدانیم ،غلط نیست امّا او چه می دهد و چه می گیرد بسیار مهم تر است. قرار نبوده و نیست خداوند اتفاقی غیر منتظره در زندگی ها باشد که با وجود هر گونه برنامه ریزی باز هم نتوانیم در مقابل ، تصمیم گیرنده ای درست و دقیق باشیم.

     خداوند یک هدایت گر بوده و هست و موضوع دهندگی و گیرندگی او نیز بر همین مبنای هدایت اوست. او مسیر را مشخص می کند و هدایت شدن را در اختیار فرد می گزارد امّا اینکه ما چگونه در این هدایت قرار گیریم و با خود چه چیز هایی را همراه کنیم ، وابسته به خودمان و عقایدمان است.

     هرگز قرار نیست سختی های اطرافمان یا حتی راحتی های آن ، دلیلی برای هدایت شدن یا نشدن مان باشد. درک هدایت ، درکی وجودی است و همه انسان ها آن را در درون خود میآبند. فقط لازم است حجاب های آن را کنار بزنند. بقول حافظ : تو خود حجاب خودی حافظ، از میان برخیز

     موقعیّت های اطرافمان ، سختی ها و راحتی آن ، همه و همه در یک صورت در هدایت ما مؤثر اند و آن هم زمانی که باعث شناخت بیشتر و حرکت سریع تر و استوار تر ما شوند. شهید شدن وهب یک موقعیّت است که مادر وهب را در مسیری قرار داد تا او نیز شهید شود. چون از موقعیّت پیش آمده برداشتی هدایت گرانه نمود و این در تاریخ ماند. همچنان هم این مسیرها وجود دارد و تاریخ به چنین هدایت هایی محتاج است فقط درک و کشف شان ، هنر انسان های بزرگ است.

     بنابراین هر آنچه در عالم است ، اگر ما را در مسیر هدایت قرار دهد به ما کمک کرده و هر آنچه ما را از هدایت و در کنار آن ما را از حرکت باز دارد ، مطمئنا ما را به رکود و ضلالت می کشاند.

      ...إهدنا الصراط المستقیم،صراط الذین انعمت علیهم ، غیر مغضوب علیهم و الضالین

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

جامانده ایم ...

وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سبیل اللهِ أَمواتاً

بَل أَحیاءٌ عِندَ ربِّهم یُرزقُون

گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شده اند ، مرده اند ؛

بلکه آنان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند .

(آیه ی  169ازسوره آل عمران)


گرچه شما را ندیدیم ولی وصف رشادت ها و مردانگی های شما ، زمزمه ی شب و روز مان است. جامانده ایم و چه بد جامانده ایم . جامانده ایم از آن همه ایثار ، ازآن همه از خودگذشتگی . جامانده ایم از آن همه مردانگی. جامانده ایم ... . جامانده ایم و در خود وامانده ایم. گاهی نگاه به سن جوانان این وطن بر روی سنگ مراقدشان ، اشک از چشمانمان جاری می کند که ما را چه شده ؟ چه شده که از سن هایشان گذشتیم و ندیدم آنچه آنها دیدند.

شما چه هنرمند بودید و چه زیبا صفحه ی این جهان را با نقش های ماندگار خود زینت بخشیدید. حقاً این شهادت ها و زندگانی شماست که امیدی برای ما بوده و هست وگرنه صد باره این دنیا را به خود یا خود را به دنیا وامی گذاشتیم. امید ما این هست که آنچه شما به ما سپردید را تا آخرین نفس حفظ کنیم و راه تان را ادامه دهیم امّا ان شا الله با هدایت معنوی خودتان.

یازهرا (س)

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

شهادتِ من

بخشی از وصیت نامه شهید سید حسین طاهرزاده اردکانی به مناسبت سالگرد شهادت ایشان


إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ

یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا

فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ

 فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ

  (آیه ی  111ازسوره توبه)

     همانا خدا از مؤمنان جان و مالشان را به بهای بهشت خرید ، آنان در راه خدا می جنگند و می کُشند و کُشته می شوند . این در کتاب های آسمانی تورات و انجیل و قرآن به عنوان سندِ معتبر وعده ی حقّی بر عهده ی خداست ، و چه کسی از خدا به عهد خویش وفا دار تر است ؟ پس به این معامله ای که با خدا کرده اید شاد باشید و این همان پیروزی و کامیابی بزرگ است.

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

شهادت ، هنر مردان بزرگ است.

شهیدان ، جوانان مومن و فداکاری بودند که برای دفاع از کشور و ملت ، در برابر متجاوزان به این آب و خاک جان خود را در کف دست گرفته و با نام و یاد خدا به میدان نبرد قدم نهادند . ملت ما و به ویژه جوانان امروز مدیون شهیدانند . از خودگذشتگی آن پاکبازان بود که اسلام و استقلال و آزادی را به ملت ایران هدیه کرد و ادای حق بزرگ آنان و تکریم یاد و نام آنان نشانه فداکاری به ارزش‌های والا است. سلام خدا بر آنان ...  .مقام معظم رهبری(مدظله العالی)

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

دینِ پوچ یا پوچی در دین!

دینِ پوچ یا پوچی در دین!

     شاید تا بحال با موضوع پوچی و پوچگرایی برخورد های زیادی داشته اید امّا برای ما سوالی اساسی بوجود آمده که بالاخره چه کسی راست می گوید؟ مهمترین عقیده ای که همه ما به استناد از آن جهان بینی خود را مطرح می کنیم ، همان دین ماست. دین مجموعه ای از بخش های مهمی است که زندگی ما متاثر از آن در جریان است.حال به نظر شما نقش دین در پوچ گرای افراد چقدر خواهد بود؟یا بهتر بگوییم چه دینی در پوچ گرایی افراد موثر خواهد بود؟

  

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

الگوی ماندگار

زنهای مؤمن در جامعه‌ی ما سعی کنند قدر و ارزش زن ایرانیِ مسلمان را بدانند. زنی که در اختلاط و معاشرت، با مرد قاطی نمی‌شود و خود را وسیله‌یی برای جلب چشم مرد نمی‌داند و خود را بالاتر از این می‌داند؛ زنی که شأنش را عزیزتر از این می‌شمارد که خود را عریان کند و با صورت و موی و بدن خود، چشم روندگان را به سمت خویش جلب کند و هوس آنها را اشباع نماید؛ زنی که خود را در دامنه‌ی قله‌یی می‌داند که در اوج آن، فاطمه‌ی‌زهرا(س) - بزرگترین زن تاریخ بشر - قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ایرانی است.
فاطمه‌‌ی زهرا و زینب کبری (س) زنان الگو و نمونه‌‌ی اسلامند. زن امروز دنیا الگو می‌خواهد. اگر الگوی او زینب و فاطمه‌‌ی زهرا باشند، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیتها و انتخاب بهترین کارها؛ ولو با فداکاری و ایستادن پای همه چیز برای انجام تکلیف بزرگی که خدا بر دوش انسانها گذاشته است، همراه باشد. زن مسلمانی که الگویش فاطمه‌‌ی زهرا یا زینب کبری (س) باشد، این است.

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

تقدیر از شما خواهر انقلابی

                        درک زما ن های خا ص ، همیشه مخصوص انسان های خـاص بوده و زیبایی این  راه ها نیز همیشه  در این است که با افتخار و سر بلندی همراه خواهد بود. کسی که صدای حق را می شنود و با جان و دل به سوی او می شتابد ، دیگـر   نباید به فکرآبرو و آینده خویش با شد چرا که این راه  خود باعث عزّت و عاقبت  خیر برای هرآن کسی می شود که آن را می پیماید.پس چه جای تردید  می ماند ، وقتی همه چیز آماده ی رشـد مادی و معنوی ماست .

                  حضور امروز شما سرور گرامی در سنگر فـرهنگی ، ادامه ی همان آرمان هایی است که جوانان دیروز کشورمان برای آنها جنگیدند. آنها با حماسه آفرینی خود ، تا ابد تاریخ را به تواضع وا داشتند و امروز نوبت ماست که با در دست گرفتن سلاح ایمان و اراده، نام خود را  در تاریخ زنده نگه داریم. امید واریم زمانی که فرزندانمان  از ما می خوانند ،به  مسیر  و آرمان های مان  افتخار کنند و با عشقی افزون تر از ما آن را ادامه دهند.

                      در کار فرهنگی اولویّت با خود سازی است. پس اولین قدم ها را باید در این جهت بر داشت  تا بتوان حتی از شخصیّت خود نیز در راه فرهنگی استفاده کرد. شما که به زیور حجاب مزیّنید و به پیشوایتان صدیقه ی اطهر (علیهاالسلام) تکیه کرده اید ، بدانید که به کسی توسل جستید که عالم بر حول محوریّت ایشان عمل می کند و سبب ایجاد عالم است. همین بس که به این مهم ایمان بیابید و در مسیر فراگیری آن از هر کوششی دریغ نفرمایید.امید است که ایشان نیز برنیّات ما  دست اخلاص بکشد و ما را به ادامه ی راه مان قوی دل نماید.ان شاء الله

سیدرضاطاهرزاده اردکانی

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی

حرکت

     اگر انسان اندازه ی خود را شناسایی و ظرفیتش را شناخته باشد ، حرکتش را شروع می کند و این حرکت برایش حتی از تنفس ضروری تر می شود ؛ چون با هر نفسش می خواهد چیزی را به دست آورد.

ادامه دارد....

کتاب:حرکت،استادصفایی حائری،ص18

۰ نظر
سیدرضا طاهرزاده اردکانی